استراتژی برنده بورس

تحلیل شرکت های سرمایه گذاری و ارزشیابی سهام در بورس
مقدمه کتاب «تحلیل شرکت استراتژی برنده بورس های سرمایه گذاری و ارزشیابی سهام در بورس»
این بار نیز تصمیم داریم تا در ادامهی رسالتی که همانا ارائه مدلی کاربردی در امر تحلیلگری فاندامنتال میباشد، به بررسی یکی دیگر از بخشهای تاثیرگذار بر بازار سرمایه بپردازیم، بررسی گروهی که ما آنان را تحت عنوان «شرکتهای سرمایهگذاری» میشناسیم و در گروه «واسطه گریهای مالی» مورد دسته بندی قرار میدهیم، در واقع بخش با اهمیتی از ارزش بازار را به خود اختصاص استراتژی برنده بورس میدهند و نقش تاثیرگذار آن بر تحلیلگران و معاملهگران بازار پوشیده نیست.
امید داریم تا پس از مطالعه این مجلّد، پنجره ای جدید در مقابل نگرش ما نسبت به ارزیابی شرکتهای سرمایه گذاری گشوده شود. موضوعی که متاسفانه، عموماً مورد کم لطفی بسیاری از مولفین و مترجمین قرار گرفته و عمدتاً به ارائه مباحثی کلی و غیر کمّی درخصوص این گروه بزرگ از فعالان بازار سرمایه اکتفا نمودهاند.
این بار نیز همچون مجلّدات پیشین، استراتژی اصلی ما در نگارش، پرهیز از پیچیدگی و استفاده کاربردی از مباحث میباشد و صد البته، چکونگی استفاده از نرم افزارهای رایگان، جهت تجزیه تحلیل داده ها را نیز سرلوحه کارمان قرار دادهایم.
نکتهای که درخصوص این کتاب لازم به ذکر میباشد، این است که این مجلّد در راستای کتابهای «تحلیل بنیادی در بازار سرمایه» و «ارزش گذاری سهام بر مبنای P/E » مورد نگارش قرار گرفته و در حقیقت یکی از مباحث تکمیلی در تحلیل های بنیادی است، لذا به نظر می رسد تا جهت استفاده بهینه از این مجلد مروری بر مجلدات پیشین، ما را در درک بهتر مباحث یاری خواهد نمود.
در هر صورت کتاب حاضر، برگ سبزی است تقدیم به بزرگواران و عزیزانی که به دنبال درک و کاربرد امر تحلیلگری در بازار سرمایه میباشند تا بدین ترتیب هم خود برنده باشمد و هم بازاری که در آن حضور دارند.
خطای استراتژیک رایج در بازاریابی نهادهای مالی
بعد از رونق بازار سرمایه و استقبال عموم مردم از آن، اغلب نهادهای مالی شروع به سرمایه گذاری روی واحد بازاریابی خود و به خصوص بخش دیجیتال مارکتینگ کردند.
امروز میبینیم تقریبا تمام شرکتهای فعال در بورس تلاش میکنند با استفاده از سایت، کانال و صفحات مجازی سهم از بازار خود را حفظ یا ارتقا دهند. اما بعضی از آنها در روند فعالیت خود دچار اشتباهات استراتژیک میشوند و عملا بر خلاف منافع شرکت حرکت میکنند.
مثلا به سادگی می توان کارگزاریهایی را پیدا کرد که انواع کلاسهای آموزش معامله ارز دیجیتال را برگزار میکنند. در واقع آنها با این کار و در ازای سودی ناچیز، مشتریان بالفعل و بالقوه خود را تشویق به سرمایه گذاری در کارگزاریهای خارجی و خروج سرمایه از مجموعه خود میکنند.استراتژی برنده بورس
یا شرکت سبد گردان و صندوقهای سرمایه گذاری به طور مرتب تحلیل تکنیکال یا بنیادی از سهمهای مختلف منتشر کرده، استراتژی برنده بورس در نتیجه مشتریان و سرمایه گذاران مخاطب خود را تشویق میکنند تا به جای سرمایه گذاری غیرمستقیم، خودشان کنترل را در دست بگیرند.
به نظر من بهترین راهبرد برای این شرکتها تمرکز بر Personal Finance و ارتقا سواد مالی جامعه است. این یک بازی دو سر برد است و در نهایت همه از نتایج آن بهرهمند میشوند.
شاید بتوان گفت یک استراتژی برنده شامل این سه محور اصلی باشد:
۱ تشویق مردم به پس انداز
۲ تشویق مردم به سرمایه گذاری پس اندازهایشان
۳ پس اندازتان را در صندوق، سبدگردان یا کارگزاری ما سرمایه گذاری کنید.
پس بهتر است به جای اینکه تحلیل از نمادها و استراتژی برنده بورس صنایع بورسی تهیه کنیم، بر روی تحلیل اقتصاد کلان تمرکز داشته باشیم و در انتهای آن افراد را به سرمایه گذاری در صندوقهای درآمدثابت، سهامی و یا کالایی تشویق کنیم. نه اینکه با ریسک بالا نماد یا صنعتی معرفی شود و اگر بازدهی مورد انتظار را نداشت آبروی مجموعه به خطر بیفتد.
این استراتژی فقط مناسب تشویق به استراتژی برنده بورس سرمایه گذاری غیر مستقیم نیست، کارگزاری ها هم می توانند از این راهبرد برای جذب سرمایه گذاران جدید استفاده کنند.